سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زینت زن=حفظ حجاب((Hejab pix))+عکس+پوستر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

بهمن خونین جاویدان ، تا ابد زنده یاد شهیدان

دانلود سرودها و کلیپ های انقلابی 

 

 


آمده موسم فتح ایمان
شعله زد بر افق نور قرآن


در دل بهمن سرد تاریخ
لاله سر زد ز خون شهیدان


لاله ها قامت سرخ عشق اند
سرنوشت تو با خون نوشتند


پیکر پاکت ای جان به کف را
از ازل با شهادت سرشتند


پیکر پاکت ای جان به کف را
از ازل با شهادت سرشتند

بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده بادا قرآن


بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده یاد شهیدان
تا ابد زنده یاد شهیدان
تا ابد زنده یاد شهیدان


***
مقدمت را اماما شهیدان
با نثار تن خود گشودند


خونشان فرش راه تو بادا
عاشق پاک راه تو بودند


آمدی با پیامت خمینی
از رهایی و از"غم" سرودی


آنکه بر ظلم شب حمله ور شد
ای خمینی تو بودی تو بودی


آنکه بر ظلم شب حمله ور شد
ای خمینی تو بودی تو بودی


بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده بادا قرآن
بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده یاد شهیدان
تا ابد زنده یاد شهیدان
تا ابد زنده یاد شهیدان

در دل تار شهر شهیدان
دست غمخوار خلق خدایی


از تبار حسین شهیدی
از دیار عروج و خدایی


در دل تار شهر شهیدان
دست غمخوار خلق خدایی
از تبار حسین شهیدی
از دیار عروج و خدایی"

در زمستان بهاران آمد
آدم از قعر دوران آمد


بوی "نسل" شقایق پیچید
بوی عطر شهیدان آمد


در زمستان بهاران آمد
آدم از قعر دوران آمد
بوی" نسل" شقایق پیچید
بوی عطر شهیدان آمد

بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده بادا قرآن
بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده یاد شهیدان

بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده بادا قرآن
بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده یاد شهیدان
تا ابد زنده یاد شهیدان
تا ابد زنده یاد شهیدان...

 

 دانلود سرودها و کلیپ های انقلابی

 

 


زینت زن=حفظ حجاب((Hejab pix))+عکس+پوستر



زینت زن=حفظ حجاب((Hejab pix))+عکس+پوستر








پوستر حجاب ( اهدایی انجمن علمی-ادبی سیّدجلال آل احمد ) - چهارشنبه نهم مرداد 1392



به زنهای مومن بگو تا نگاه - بپوشند از کارهای گناه - چهارشنبه نهم مرداد 1392






دانلود بیانات مقام معظم رهبری در مورد عظمت زن + پوستر - سه شنبه هشتم مرداد 1392




مراسم احیا شب نوزدهم ماه مبارک رمضان در بهشت زهرا (س) - 1392 - دوشنبه هفتم مرداد 1392



ذهن های هدف قرار گرفته شده - شنبه پنجم مرداد 1392



پوستر حجاب خون بهای شهیدان - چهارشنبه دوم مرداد 1392




واردات غیرت و حجاب از فرانسه - چهارشنبه دوم مرداد 1392



ضرب و شتم یک زن چادری دیگر در خانی‌ آباد - سه شنبه یکم مرداد 1392



حیـا ، امـانتـداری و راستـگـویی - دوشنبه سی و یکم تیر 1392



گرمای تابستان را به جان می خرم اما حجابم را با آتش جهنم عوض نخواهم کرد - شنبه بیست و نهم تیر 1392


قدیما عکس های عاشقی اینجوری بود !!!! - شنبه بیست و نهم تیر 1392




11 فایده برای انجام امر به معروف و نهى از منکر، حتى اگر اثر نکرد - جمعه بیست و هشتم تیر 1392
حجاب و رسانه ها - جمعه بیست و هشتم تیر 1392


کشیدن‌ چادر از سر دختری ‌در پونک - چهارشنبه بیست و ششم تیر 1392



راهپیمایی عفاف و حجاب در مشهد - چهارشنبه بیست و ششم تیر 1392



درخواست بی شرمانه ی دختر خاله ی هوسبازم... - شنبه بیست و دوم تیر 1392




تجلیل از عوامل مجموعه تلویزیونی هوش سیاه2 با حضور سردار اسماعیل احمدی‌مقدم - جمعه بیست و یکم تیر 1392
سرکار خانم چاووشی مجری جوان و محجبه سیما - پنجشنبه بیستم تیر 1392


حواست باشد بانو !!!!! - چهارشنبه نوزدهم تیر 1392




الان هم به حضرت زهــرا ســلام الله علیــها سیلـــی مــی زنند - سه شنبه هجدهم تیر 1392



تیری مسموم از تیرهای شیطان - دوشنبه هفدهم تیر 1392


حفظ نگاه + پوستر - دوشنبه هفدهم تیر 1392


حجاب زن ایرانی هنگام دریافت مدال - یکشنبه شانزدهم تیر 1392




حضور تماشاگران محجبه و با حجاب ایرانی در بازی تیم ملی والیبال ایران - یکشنبه شانزدهم تیر 1392


نایب قهرمانی تیم فوتسال بانوان محجبه ایران + عکس - شنبه پانزدهم تیر 1392



هر چشمی روز قیامت گریان است به جز سه چشم - شنبه پانزدهم تیر 1392



اینجا کلاس درس‌ ماست - چهارشنبه دوازدهم تیر 1392



شهید دیالمه ( روسری عقب ، روسری جلو ) - چهارشنبه دوازدهم تیر 1392



نسبت به زنـان مــردم عفــت ورزیــد? تا نسبت به زنان شما عــفت ورزنـد - چهارشنبه دوازدهم تیر 1392



پوستر حجاب - دوشنبه دهم تیر 1392




بی حجاب ، حجاب ظهور!! - دوشنبه دهم تیر 1392



مگر می‌شود پاکی هزاران نگاه را بدزدی و دلت پاک باشد؟! - دوشنبه دهم تیر 1392


چیزی برای گفتن نیست ... - شنبه هشتم تیر 1392





بهترین سرمایه زن چادر است - جمعه هفتم تیر 1392





سیاهی چادرت یک دنیا حرف دارد... - پنجشنبه ششم تیر 1392




دیدار تیم فوتسال بانوان محجبه ایران و تایلند - پنجشنبه ششم تیر 1392


حالا اگر چند تار مو پیدا شد چه اثر سوئی دارد؟؟؟ - چهارشنبه پنجم تیر 1392


دختران را بی حجابى ننگ بود! - سه شنبه چهارم تیر 1392


کاری که پهلوی نتوانست انجام دهد... - سه شنبه چهارم تیر 1392



بـــــــرادرم "نگاهـــــــت" - سه شنبه چهارم تیر 1392


مــرا "خانـوم" خطــاب کرد و تــو را "خانــومی" - سه شنبه چهارم تیر 1392



حضور ایرانیان مقیم خارج از کشور در انتخابات - دوشنبه سوم تیر 1392





ظاهرت هست چنانی که خجالت نکشی؟ - دوشنبه سوم تیر 1392



جشن و شادی مردم پس از پیروزی تیم ملی فوتبال ایران مقابل کره جنوبی - چهارشنبه بیست و نهم خرداد 1392




یه جـــور لباس نپـوش ، آرایش نکن که 1% عشق یه مــــــرد رو مال خودت کنی - سه شنبه بیست و هشتم خرداد 1392



گرمای تابستان را به جان می خرم اما حجابم را با آتش جهنم عوض نخواهم کرد - سه شنبه بیست و هشتم خرداد 1392


دخترها با پسرها این طوری رفتار کنید! - سه شنبه بیست و هشتم خرداد 1392




همین که توفیق نــماز اول وقـت از شما گرفته می شود برای شـــیطان کافیست - دوشنبه بیست و هفتم خرداد 1392



هیچ آرایشی شخصــیت زشــت رو نمی پوشـونه - دوشنبه بیست و هفتم خرداد 1392



تنها کسی که از نتیجه انتخابات اشک ریخت - یکشنبه بیست و ششم خرداد 1392





بهترین سرمایه زن چادر است




در کــلاس حـــفظ تقوا و شـرف / دختران درّند و چــادر چون صــدف


بهترین سرمایه زن چادر است / زانکـه زن را زیـنت زن چـادر است


حـفظ چـــادر در سـرای اقــتدار / دخــــتران را هـست تــاج افـــتخار


حفظ چادر حفظ دین و مذهب است/ شـــیوه زهـــرا و درس زینب است


حفظ چادر سدّ فحشا می شود / رو ســفیدی نــزد زهــرا می شود


حفظ چادر چاره ساز کارهاست / حــافظ گــل از هـجوم خـارهاست


خواهرم چادر برایت زینت است / بهترین گوهر حجاب یک زن است


 

حجاب امانتی الهی ست، در امانت خدا خیانت نکنیم.   در کــلاس حـــفظ تقوا و شـرف / دختران درّند و چــادر چون صــدف  بهترین سرمایه زن چادر است / زانکـه زن را زیـنت زن چـادر است  حـفظ چـــادر در سـرای اقــتدار / دخــــتران را هـست تــاج افـــتخار  حفظ چادر حفظ دین و مذهب است/ شـــیوه زهـــرا و درس زینب است  حفظ چادر سدّ فحشا می شود / رو ســفیدی نــزد زهــرا می شود  حفظ چادر چاره ساز کارهاست / حــافظ گــل از هـجوم خـارهاست  خواهرم چادر برایت زینت است / بهترین گوهر حجاب یک زن است

 

 

 

 

به نقل از نویسنده وبلاگ : بشارت

 

 

برچسب‌ها: بهترین سرمایه زن چادر است, چادر اسلامی, دختر محجبه و با حجاب, دختر, زن

 

 

 

 


دوست دارم چادر مد شود

وقتی مشکی مد باشه خوبه
 
وقتی رنگ مانتو شلوار باشه خوبه

وقتی رنگ عشقه خوبه!

وقتی رنگ کت و شلوار باشه با کلاسه!
 
وقتی لباس های شب تو مهمونی ها مشکی باشه باکلاسه!

اما

وقتی رنگ چادر من مشکی شد
 
بد شد!

افسردگی می آورد!
 
دنبال حدیث و روایت می گردند

که رنگ مشکی مکروهه!

مشکی تا جایی که برای لباس های شما بود خوب بود و باکلاس به ما که رسید بد شد

من و متهم می کنید به افسردگی به دل مردگی

و من توی زندگی دنباله لحظه ای هستم که افسردگی گرفتم به حکم شما!

چرا حجاب را مساوی با افسردگی می دانید!


دوست دارم چادر مد شود من چادرم را دوست دارم


 دوست دارم چادر مد شود

مشکی رنگ عشق باشد

عشق به خدا بدون افسردگی!




برگرفته از وبلاگ:خاطرات چادر مشکی

به نقل از وبلاگ : روی ابرهای آسمان


دلتون میاد چادر سر نکنید

 

دلتون میاد چادر سر نکنید

دلتون میاد امام تنها بزارید


این بود چکیده وصایاشون

دلتون میاد به یاد اونا نباشید


دلتون میاد خاطراتشون رو گم کنید


دلتون میاد باهاشون غریبه باشید

دلتون میاد وصیتا زمین بمونه

دلتون میاد سرشون بیاد پایین

دلتون میاد کارشون بمونه بی نتیجه

دلتون میاد تنها باشن مثل اربابشون

دلتون میاد بلرزن از خجالت


دلتون میاد کوچهبه اسمشون کنید بجا عمل به کارشون

دلتون میاد فراموش کنید کارشون

دلتون میاد فریاد کنید تو کوچه به نامشون


دلتون میاد دلتون میاد دلتون میاد

پس چادر کنید سرتون به نام فاطمه مادرشون

 

 

 

حجاب+چادر+شهدا+دختر+با حجاب

 

 

شلمچه بوی چادر خاکی زهرا می دهد +دختران محجبه در کاروان راهیان نور + چادر اسلامی + دختر



با «حجاب» جنگ هم می شود!



می گفت نمی شود؛ اصلا امکان ندارد.
حجاب و ورزش؟!حجاب و کوهنوردی؟!
حجاب و فعالیت؟!... نه شدنی نیست!

اما وقتی فرشته ای عکس خرمشهر را در چشمانش قاب گرفت
دید می شود؛ با «حجاب» جنگ هم می شود!





حضور زنان محجبه در دفاع مقدس+hijab+hejab+حجاب در ایران








منبع : حجاب و عفاف  


برچسب‌ها: حضور زنان محجبه در دفاع مقدس, hijab, hejab, حجاب در ایران




مریم مقدس



محشر پر از هیاهو بود و زن در اضطراب.
بی مقدمه فریاد کشید:
خدایا! خودت مرا زیبا آفریدی ، خودت مرا آراستی و جلوه دادی،
همین ها بود  که دام زندگی ام شد...

حرفش تمام نشده بود که مریم را آوردند؛ مریم مقدس.
تا نگاهش کرد، از زیبایی اش مبهوت شد و از عفّتش غرق در خجالت.
دیگر حرفی برای گفتن نداشت...

برگرفته از حدیثی از امام صادق علیه السلام



در قیامت زن زیبایی را که به خاطر زیبایش در فتنه افتاده است و (فریب زیبایی خود را خورده؛ و بی حجابی و بی عفتی و آلودگی دامن گناه او می باشد) به پای حساب خواهند کشید. خطاب به خداوند متعال خواهد گفت:

 خدایا،خودت مرا زیبا خلق کردی تا اینکه در فتنه افتادم. به اذن الهی، حضرت مریم (سلام الله علیها) را در آنجا حاضر خواهند نمود و ندا خواهد شد: نگاه کن ببین تو زیباتری یا این زن، ما او را هم در نهایت زیبایی آفریدیم اما او گناه نکرد و فریب نخورد.

تُؤتی بالمَرأهِ اِلحُسناءِ یَومَ الِقِیامَهِ الّتِی قَدِ افتَتَنت فِی حُسنِها،فَتَقُولُ: یا رَبِّ،حَسّنتَ خَلقِی حَتّی لَقِیتُ ما لَقِیتُ،فَیُجاءُ،بمَریَمَ(س)، فَیُقالُ:أنتَ أحسَنُ أو هذِهِ؟ قَد حَسّنّاها فَلَم تَفتَتِنُ
(الکافی :228/8)

به نقل از : حجاب و عفاف


برچسب‌ها: مریم مقدس, عفت, حیا, زن




حاج آقا باید برقصه ......

این مطلب رو تو یکی از وبلاگها دیدم دلم نیومد که نذارم

بخونین خیلی قشنگه...

 

 

این خاطره را همان سال 87 در اتوبوسی که راهی نور بود، از یکی از راویان نورانی شنیدم که خواندنش بعد از سه سال هنوز مو به تنم سیخ می‌کند... بخوانیدش که قطعا خالی از لطف نیست:


"چند سال قبل اتوبوسی از دانشجویان دختر یکی از دانشگاه‌های بزرگ کشور آمده بودند جنوب. چشم‌تان روز بد نبیند... آن‌قدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند که هیچ کدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند. وضع ظاهرشان فوق‌العاده خراب بود. آرایش آن‌چنانی، مانتوی تنگ و روسری هم که دیگر روسری نبود، شال گردن شده بود.

اخلاق‌شان را هم که نپرس... حتی اجازه یک کلمه حرف زدن به راوی را نمی‌دادند، فقط می‌خندیدند و مسخره می‌کردند و آوازهای آن‌چنانی بود که...

از هر دری خواستم وارد شوم، نشد که نشد؛ یعنی نگذاشتند که بشود...

دیدم فایده‌ای ندارد! گوش این جماعت اناث، بده‌کار خاطره و روایت نیست که نیست!

باید از راه دیگری وارد می‌شدم... ناگهان فکری به ذهنم رسید... اما... سخت بود و فقط از شهدا بر‌می‌آمد...

سپردم به خودشان و شروع کردم.

گفتم: بیایید با هم شرط ببندیم!

خندیدند و گفتند: اِاِاِ ... حاج آقا و شرط!!! شما هم آره حاج آقا؟؟؟

گفتم: آره!!!

گفتند: حالا چه شرطی؟

گفتم: من شما را به یکی از مناطق جنگی می‌برم و معجزه‌ای نشان‌تان می‌دهم، اگر به معجزه بودنش اطمینان پیدا کردید، قول بدهید راه‌تان را تغییر دهید و به دستورات اسلام عمل کنید.

گفتند: اگر نتوانستی معجزه کنی، چه؟

گفتم: هرچه شما بگویید.

گفتند: با همین چفیه‌ای که به گردنت انداخته‌ای، میایی وسط اتوبوس و شروع می‌کنی به رقصیدن!!!




اول انگار دچار برق‌گرفتگی شده باشم، شوکه شدم، اما چند لحظه بعد یاد اعتقادم به شهدا افتادم و دوباره کار را به آن‌ها سپردم و قبول کردم.

دوباره همه‌شون زدند زیر خنده که چه شود!!! حاج آقا با چفیه بیاد وسط این همه دختر و...

در طول مسیر هم از جلف‌بازی‌های این جماعت حرص می‌خوردم و هم نگران بودم که نکند شهدا حرفم را زمین بیندازند؟ نکند مجبور شوم...! دائم در ذکر و توسل بودم و از شهدا کمک می‌خواستم...

می‌دانستم در اثر یک حادثه، یادمان شهدای طلائیه سوخته و قبرهای آن‌ها بی‌حفاظ است...

از طرفی می‌دانستم آن‌ها اگر بخواهند، قیامت هم برپا می‌کنند، چه رسد به معجزه!!!

به طلائیه که رسیدیم، همه‌شان را جمع کردم و راه افتادیم ... اما آن‌ها که دست‌بردار نبودند! حتی یک لحظه هم از شوخی‌های جلف و سبک و خواندن اشعار مبتذل و خنده‌های بلند دست برنمی‌داشتند و دائم هم مرا مسخره می‌کردند.

کنار قبور مطهر شهدای طلائیه که رسیدیم، یک نفر از بین جمعیت گفت: پس کو این معجزه حاج آقا! ما که این‌جا جز خاک و چند تا سنگ قبر چیز دیگه‌ای نمی‌بینیم! به دنبال حرف او بقیه هم شروع کردند: حاج آقا باید برقصه...

 





برای آخرین بار دل سپردم. یا اباالفضل گفتم و از یکی از بچه‌ها خواستم یک لیوان آب بدهد.

آب را روی قبور مطهر پاشیدم و...

تمام فضای طلائیه پر از شمیم مطهر و معطر بهشت شد... عطری که هیچ جای دنیا مثل آن پیدا نمی‌شود! همه اون دخترای بی‌حجاب و قرتی، مست شده بودند از شمیم عطری که طلائیه را پر کرده بود. طلائیه آن روز بوی بهشت می‌داد...

همه‌شان روی خاک افتادند و غرق اشک شدند! سر روی قبرها گذاشته بودند و مثل مادرهای فرزند از دست داده ضجه می‌زدند ... شهدا خودی نشان داده بودند و دست همه‌شان را گرفته بودند. چشم‌ها‌شان رنگ خون گرفته بود و صدای محزون‌شان به سختی شنیده می‌شد. هرچه کردم نتوانستم آن‌ها را از روی قبرها بلند کنم. قصد کرده بودند آن‌جا بمانند. بالاخره با کلی اصرار و التماس آن‌ها را از بهشتی‌ترین خاک دنیا بلند کردم ...

به اتوبوس که رسیدیم، خواستم بگویم: من به قولم عمل کردم، حالا نوبت شماست، که دیدم روسری‌ها کاملا سر را پوشانده‌اند و چفیه‌ها روی گردن‌شان خودنمایی می‌کند.

هنوز بی‌قرار بودند... چند دقیقه‌ای گذشت... همه دور هم جمع شده بودند و مشورت می‌کردند...

پرسیدم: به کجا رسیدید؟ چیزی نگفتند.

سال بعد که برای رفتن به اردو با من تماس گرفتند، فهمیدم دانشگاه را رها کرده‌اند و به جامعه‌الزهرای قم رفته‌اند ... آری آنان سر قول‌شان به شهدا مانده بودند ..."

http://www.ammarname.ir/link/9811

http://hejabebanoo.mihanblog.com/post/117

به نقل از وبلاگ : آخرین جمعه
برچسب‌ها: حاج آقا باید برقصه, محجبه, کاروان راهیان نور, حجاب در کاروان راهیان نور