سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زینت زن=حفظ حجاب((Hejab pix))+عکس+پوستر

صفحه خانگی پارسی یار درباره

گزارش تصویری (( مدرسه شبانه روزی تبوایرنگ اندونزی ))

اندونزی - جومبانگ - خبرگزاری مهر :

مدرسه شبانه روزی تبو ایرنگ بزرگترین مدرسه در شهر جومبانگ در جاوای خاوری است . تبو ایرنگ نام روستای بسیار کوچکی در منطقه چوکیر واقع در جومبانگ در جاوای خاوری بود که فاصله آن با شهر جومبانگ 8 کیلومتر می‌‌باشد چشم انداز بنیان مدرسه در راستای گسترش اسلام و توانمند سازی افراد این منطقه در دریافت دین مبین اسلام است. در این مدرسه علوم دینی و زبان عربی‌ تدریس و تلاش بسیاری برای گسترش اسلام در اندونزی نموده است.


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مشاهده تمام عکس ها

 


برچسب‌ها: مدرسه شبانه روزی تبوایرنگ اندونزی, تبوایرنگ, اندونزی, محجبه, حجاب

ساره جوانمردی بانوی محجبه ایرانی

"ساره جوانمردی" نخستین مدال آور ایران در بازی های پارالمپیک 2012


"ساره جوانمردی" با کسب مدال برنز مسابقه های تیراندازی زنان در ماده 10 متر تپانچه کلاس P2، نخستین مدال کاروان ایران در بازی های پارالمپیک 2012 لندن را برای کشورمان به ارمغان آورد.


 




حاج آقا باید برقصه ......

این مطلب رو تو یکی از وبلاگها دیدم دلم نیومد که نذارم

بخونین خیلی قشنگه...

 

 

این خاطره را همان سال 87 در اتوبوسی که راهی نور بود، از یکی از راویان نورانی شنیدم که خواندنش بعد از سه سال هنوز مو به تنم سیخ می‌کند... بخوانیدش که قطعا خالی از لطف نیست:


"چند سال قبل اتوبوسی از دانشجویان دختر یکی از دانشگاه‌های بزرگ کشور آمده بودند جنوب. چشم‌تان روز بد نبیند... آن‌قدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند که هیچ کدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند. وضع ظاهرشان فوق‌العاده خراب بود. آرایش آن‌چنانی، مانتوی تنگ و روسری هم که دیگر روسری نبود، شال گردن شده بود.

اخلاق‌شان را هم که نپرس... حتی اجازه یک کلمه حرف زدن به راوی را نمی‌دادند، فقط می‌خندیدند و مسخره می‌کردند و آوازهای آن‌چنانی بود که...

از هر دری خواستم وارد شوم، نشد که نشد؛ یعنی نگذاشتند که بشود...

دیدم فایده‌ای ندارد! گوش این جماعت اناث، بده‌کار خاطره و روایت نیست که نیست!

باید از راه دیگری وارد می‌شدم... ناگهان فکری به ذهنم رسید... اما... سخت بود و فقط از شهدا بر‌می‌آمد...

سپردم به خودشان و شروع کردم.

گفتم: بیایید با هم شرط ببندیم!

خندیدند و گفتند: اِاِاِ ... حاج آقا و شرط!!! شما هم آره حاج آقا؟؟؟

گفتم: آره!!!

گفتند: حالا چه شرطی؟

گفتم: من شما را به یکی از مناطق جنگی می‌برم و معجزه‌ای نشان‌تان می‌دهم، اگر به معجزه بودنش اطمینان پیدا کردید، قول بدهید راه‌تان را تغییر دهید و به دستورات اسلام عمل کنید.

گفتند: اگر نتوانستی معجزه کنی، چه؟

گفتم: هرچه شما بگویید.

گفتند: با همین چفیه‌ای که به گردنت انداخته‌ای، میایی وسط اتوبوس و شروع می‌کنی به رقصیدن!!!




اول انگار دچار برق‌گرفتگی شده باشم، شوکه شدم، اما چند لحظه بعد یاد اعتقادم به شهدا افتادم و دوباره کار را به آن‌ها سپردم و قبول کردم.

دوباره همه‌شون زدند زیر خنده که چه شود!!! حاج آقا با چفیه بیاد وسط این همه دختر و...

در طول مسیر هم از جلف‌بازی‌های این جماعت حرص می‌خوردم و هم نگران بودم که نکند شهدا حرفم را زمین بیندازند؟ نکند مجبور شوم...! دائم در ذکر و توسل بودم و از شهدا کمک می‌خواستم...

می‌دانستم در اثر یک حادثه، یادمان شهدای طلائیه سوخته و قبرهای آن‌ها بی‌حفاظ است...

از طرفی می‌دانستم آن‌ها اگر بخواهند، قیامت هم برپا می‌کنند، چه رسد به معجزه!!!

به طلائیه که رسیدیم، همه‌شان را جمع کردم و راه افتادیم ... اما آن‌ها که دست‌بردار نبودند! حتی یک لحظه هم از شوخی‌های جلف و سبک و خواندن اشعار مبتذل و خنده‌های بلند دست برنمی‌داشتند و دائم هم مرا مسخره می‌کردند.

کنار قبور مطهر شهدای طلائیه که رسیدیم، یک نفر از بین جمعیت گفت: پس کو این معجزه حاج آقا! ما که این‌جا جز خاک و چند تا سنگ قبر چیز دیگه‌ای نمی‌بینیم! به دنبال حرف او بقیه هم شروع کردند: حاج آقا باید برقصه...

 





برای آخرین بار دل سپردم. یا اباالفضل گفتم و از یکی از بچه‌ها خواستم یک لیوان آب بدهد.

آب را روی قبور مطهر پاشیدم و...

تمام فضای طلائیه پر از شمیم مطهر و معطر بهشت شد... عطری که هیچ جای دنیا مثل آن پیدا نمی‌شود! همه اون دخترای بی‌حجاب و قرتی، مست شده بودند از شمیم عطری که طلائیه را پر کرده بود. طلائیه آن روز بوی بهشت می‌داد...

همه‌شان روی خاک افتادند و غرق اشک شدند! سر روی قبرها گذاشته بودند و مثل مادرهای فرزند از دست داده ضجه می‌زدند ... شهدا خودی نشان داده بودند و دست همه‌شان را گرفته بودند. چشم‌ها‌شان رنگ خون گرفته بود و صدای محزون‌شان به سختی شنیده می‌شد. هرچه کردم نتوانستم آن‌ها را از روی قبرها بلند کنم. قصد کرده بودند آن‌جا بمانند. بالاخره با کلی اصرار و التماس آن‌ها را از بهشتی‌ترین خاک دنیا بلند کردم ...

به اتوبوس که رسیدیم، خواستم بگویم: من به قولم عمل کردم، حالا نوبت شماست، که دیدم روسری‌ها کاملا سر را پوشانده‌اند و چفیه‌ها روی گردن‌شان خودنمایی می‌کند.

هنوز بی‌قرار بودند... چند دقیقه‌ای گذشت... همه دور هم جمع شده بودند و مشورت می‌کردند...

پرسیدم: به کجا رسیدید؟ چیزی نگفتند.

سال بعد که برای رفتن به اردو با من تماس گرفتند، فهمیدم دانشگاه را رها کرده‌اند و به جامعه‌الزهرای قم رفته‌اند ... آری آنان سر قول‌شان به شهدا مانده بودند ..."

http://www.ammarname.ir/link/9811

http://hejabebanoo.mihanblog.com/post/117

به نقل از وبلاگ : آخرین جمعه
برچسب‌ها: حاج آقا باید برقصه, محجبه, کاروان راهیان نور, حجاب در کاروان راهیان نور

 

 


مدگرایی و بد حجابی یا تلاش برای غلبه بر احساس حقارت درونی؟

یادداشت
مدگرایی و بد حجابی یا تلاش برای غلبه بر احساس حقارت درونی؟
اینکه زنان و دختران ( و برخی از پسران) گوی سبقت را برای مصرف لوازم آرایشی از خیلی از کشورهای غربی ربوده و هزینه های گزاف را می پردازند چه دلایلی می تواند داشته باشد.

تا چند سال اخیر در خیلی از شهرهای کشور ، تعداد کمی از زنان بدون پوشش چادر و آرایش غلیظ در کوچه و خیابان ظاهر می شدند ، زنان با حیایی که در فصل گرما نیز بدون پوشش برتر ، به خود اجازه نمی دادند به اماکن عمومی وارد شوند .


متلک گویی و ایجاد مزاحمت های خیابانی پسران و مردان چشم چران بسیار کم بود و کسی جرات نمی کرد به هیبت و جایگاه یک دختر و زن چادری اهانتی کرده یا با تعقیب وی ، اساعه ادبی کند.
مردان و پسران مزاحم و هوس ران با دیدن رنگ مشکی چادر در می یافتند که صاحب آن ، "نه " می گوید و از نگاه مریض گونه به وی منصرف می شدند چرا که به فرمایش معصوم (ع) ناسپاس ترین عضو بدن چشم ها هستند ، که شروع بسیاری از انحرافات ، جرم ها ، درگیری ها ، افسردگی و عشق های خیابانی با نگاه اول آغاز و پایه ریزی می شود.

به دلایل زیادی به تدریج در چند سال اخیر ، چادر ها کنار رفتند و ابتدا مانتوهای بلند بدون تنوع رنگ همراه مقنعه توسط برخی دختران محصل استفاده شد که بهانه آنان این بود که حجاب فقط چادر نیست و با مانتو هم می توان با حجاب بود . متعاقب آن ، روز به روز مانتوها کوتاه تر و چسبان تر و مقنعه ها هم جای خود را به روسری و سپس شال های رنگارنگ تزئینی داد که این کارها و علائم ، مریض دلان را به سوی خود جلب و شروع قصه ای تلخ را رقم زد .
 دختران و زنان با حیایی که حرف والدین و همسران با غیرت خود را برای رعایت عفت و پوشش مناسب زمین نمی انداختند ، امروزه به نام مدگرایی ، به روز بودن ، تجدد ، با کلاس شدن ، ترقی ، بهانه همه گیر شدن و غیره مایه شرم پدرو مادر یا شوهران خود می شوند . دائی ها ، برادران و عموهای با غیرت هر چند وقت یکبار امر به معروف و نهی از منکر می کردند و اگر دختر نوجوان و جوان فامیل خود را با پوشش نامناسب در بیرون منزل می دیدند ، احساس مسئولیت کرده  وبه وی یا بزرگترهایش  تذکر لسانی می دادند ، امروز خبری از آن تذکر لسانی هم نیست !

جای تاسف دارد که مشاهده دختران و زنان با پوشش زننده و رنگارنگ ، مانتوهای دکمه باز ، مانتوهای آستین کوتاه  ، آرایش غلیظ و صورتی بزک کرده ، آدامس های حجیم ، موبایل های در گوش ،کفش های عجیب و غریب و سم گونه ،  خنده و قهقهه در ملاء عام و کوی و برزن ، موی سر رنگ کرده و بیرون زده ، مشخص شدن زینت آلات گوش و گردن ، سازهای بر دوش انداخته شده و غیره به امری عادی تبدیل شده است .
 اینکه زن به یک کالا برای نگاه کردن صرف تبدیل شده تا عطش نگاههای هوس آلود مردان نامحرم را در خیابانها فرو بنشاند ، اینکه نص صریح آیات سوره نور و نسا قرآن کریم به فراموشی سپرده شود، زنگ خطری است برای همه و یک علامت از وجود اختلال شخصیتی و روانی  یا کمبود عزت نفس و اعتماد به نفس دختر و زن بد حجاب که باید برای درمان اقدام کنند .

دخترانی که توسط مادر و پدر خود در محیط منزل مورد توجه و محبت قرار نمی گیرند ، امتیازات و توانایی های آنان توسط والدین بدانها معرفی نشده ، ناخواسته  با استفاده از پوشش های زننده به دنبال تایید دیگران قرار گرفته و قیمت خود را با نگاه شیطانی هوس بازان تعیین میکنند ، گویی هر چه نگاه ها بیشتر ، قیمت بالاتر پس تلاش برای تشدید آن هم بیشتر  و این نگاهها و مزاحمت ها را ( به غلط ) دلیل امتیازی(موقتی) برای خود فرض کرده اما نمی اندیشند که برای مرد نامحرم و هوس ران صرفا" کالایی یکبار مصرف خواهند بود !

  و چه زنان متاهلی که از سوی شوهران خود مورد توجه قرار نمی گیرند پس به قصد مطرح کردن  و غلبه بر حقارت های درونی ،خود را در خیابان با موی سر بیرون زده و استفاده از مانتوی کوتاه و چسبان با پای بدون جوراب و البسه رنگارنگ به غریبه ها عرضه می کنند تا شاید درون متلاطم خود را تسکین داده یا از شوهر خود انتقام بگیرند که ناخواسته قدم در راه تباهی و نابودی زندگی مشترک ولطمه به آبرومندی خود می گذارند .

 از تاثیر محبت و توجه والدین و شوهران بر حفظ حیا در خیابان ها که بگذریم ، از نقش ماهواره مبتذل بیگانه ، سایتهای اینترنتی معاند ، شبکه های اجتماعی چون فیس بوک ، محیط های چت روم و غیره که بلای جان خانواده ها شده نباید غافل شد . فمینیست های شیطان صفت که نظریه برابری کامل زن و مرد را در معابر عمومی و جامعه مطرح کرده و اقدام به مخ زنی زنان می کنند در این ماجرا دخیلند و همان بلایی را که بر سر غرب برای نابودی حیا و غیرت و اخلاق آوردند ، می خواهند بر سر مردم کشورهای مسلمان نیز در بیاورند .

 اما الگوهای داخلی دختران نوجوان و جوان و همچنین خانم های متاهل برای کنار گذاشتن چادر چه کسانی هستند ؟ هنگامی که مصاحبه با دختران رتبه های اول کنکور و المپیادها را در تلویزیون مشاهده می کنیم به پوشش مناسب آنان ، ساده زیستی ، ادب ، تمرکز برای درس و موفقیت ، توکل به خدا ، انجام فرایض و غیره پی می بریم ، آنها ساعتهای طولانی را جلو آینه برای آرایش صورت صرف نمی کنند ، در غم و اندوه غیر ضروری از دست دادن دوستان نامحرم رنج نمی برند ، وسواس اجباری برای مکالمه موبایل و اس ام اس ندارند ، مدام چشمشان به مانیتور کوچک موبایل نیست ، برای حضور در خیابان با وضع زننده و به روز بودن ، فکر خود را مشغول نمی کنند و مشاهده نشده که یک دختر خیابانی و بزک کرده ، معتاد مکالمه موبایل و اس ام اس بازی ، معتاد چت روم و اینترنت ، معتاد آرایش جلو آینه ، جایگاهی برای کسب موفقیت داشته باشد .

برخی خانم های بازیگر کم بهای تلویزیون و سینما که اجبارا" در فیلم های داخلی از پوشش تقریبا" مناسب استفاده می کنند دارای زندگی کاملا" مغایری با آنچه می بینیم هستند ، از سگ بازی و گربه بازی و استفاده از آرایش های غلیظ و صورت بزک کرده گرفته تا حضور بی ادبانه در جشنواره ها و مراسم عمومی و خیابان با پوشش های زننده ، عدم رعایت حریم در برخورد با نامحرمان، الگوهایی شده اند برای دیگر خانم ها !

برخی معلمان انگشت شمار ( نه همه این عزیزان ) برای دختران نوجوان به الگوهایی برای استفاده از آرایش و کنار گذاشتن چادر تبدیل شده اند ، تا چند سال پیش حضور معلمان خانم در مدارس و استفاده از مانتوهای کوتاه و چسبان و موی سر بیرون زده و رنگ کرده رایج نبود اما امروزه تعدادی از آنان چادرها را برداشته و بدون ملاحظه با استفاده از زیور آلات به حریم مقدس تعلیم و تربیت تجاوز کرده و بلکه خود به صورت ناخواسته عامل صدور مجوز استفاده از الگوهای نامناسب و پوشش زننده برای دانش آموزان می شوند .
در محیط های دانشجویی و دانشگاهی برخی از خانم های ( به اصطلاح استاد ! ) ، شرط اول کلاس گذاشتن برای خود را برداشتن چادر و استفاده از مانتو و کفش های پاشنه بلند و آرایش ملایم فرض کرده اند و الگویی برای دختران دانشجو شده اند .

بهانه های برخی مادران و پدران دهان بین در توجیه کار ناشایست دختران و پسران خود برای عدم رعایت پوشش مناسب و عفت در کلام و رفتار مایه تعجب است ؛ مثلا" می گویند زمانه عوض شده ، جوانان به حرف ما گوش نمی دهند ، از عهده کنترل آنها بر نمی آئیم ،جامعه در حال گذر به مدرن و صنعتی شدن است  و برخی بهانه های تمسخر آمیز که نشان از عدم صلاحیت ولی شدن و کج فهمی و عدم مهارت مدیریت خانواده دارد ، مانند این سخنان کم ارزش که بد حجابی را به گرانی اجناس ، بالا رفتن قیمت ها ، نبود شغل و کار و غیره ربط می دهند و یا می گویند موی سر و مانتو که مسئله اصلی مملکت نیست بروید گرانی را مهار کنید ! گویی مایلند دختر نوجوان آنها با چند نامحرم ارتباط داشته باشد و در ورطه فساد داخل شود و هیچ مسئله مهمی هم اتفاق نیافتاده  !

 نقش برخی مادران کم سواد ( یا به ظاهر تحصیل کرده اما نادان) که دختران و پسران خود را برای ساعتها در روبروی کامپیوتر و در اینترنت و چت رها ساخته و نام "به روز بودن" و تجدد را بر این کار می گذارند و بر عقده ها و کمبود های درونی شان با افه گذاشتن نزد همسایگان و فامیلان ، غلبه می کنند  تا بگویند ؛ فرزندم در چت با چندین نفر دوست است ! و خبر ندارد که انواع اختلالات شخصیتی ، دوگانگی های ارزشی ، زمینه سازی انحراف جنسی ، مورد فریب واقع شدن و غیره در انتظار فرزندش خواهد بود .
حتی تصویر روتوش شده خانم های بازیگر یا پسران خواننده یا بازیگر گردن بند به گردن آویخته ، در روی جلد برخی مجلات منتشر شده برای بانوان و خانواده ها نیز در ترویج بی حجابی و بی حیایی موثر است و الگوهایی  از زنان و پسران آرایش کرده را به دیگران معرفی می کنند که ناخواسته تاثیر خودرا برای نیمه برهنه گشتن در خیابان و پارک ها و اماکن عمومی بر دختران نوجوان خواهد گذاشت ، دخترانی که به پیروی از الگوهای بالا ، آنچنان صورت خود را بزک کرده که در نگاه اول گمان می رود که متاهل بوده و صاحب فرزندند  و چند مدت بعد باید با غم صورت چروک خورده و خط خورده خود دست و پنجه نرم کنند .

این بی ملاحظگی و بی پروایی در استفاده از لوازم و مواد آرایشی مضر در کشور ، هیچ توجیهی ندارد ، زمانیکه که ما از خیلی از کشورهای غربی گوی سبقت را برای مصرف لوازم آرایشی ربوده ایم ، زمانی که زنان ایرانی در سطح منطقه و جهان رتبه های تک رقمی مصرف دارند ، و بر عکس ، خبری از این رفتار های خود تخریبی در حتی کشور های غربی نیست ، چه می توان گفت ؟! تزریق انواع سموم و جیوه و سرب به بدن چه هزینه های گزافی را بابت درمان در سالهای آتی بر حکومت تحمیل خواهد کرد که ناشی از سر خوشی ابلهانه عده ای تقلید چی نا آگاه از الگوهای معرفی شده در ماهواره غربی است ! این آرایش ها هم پس از مدتی جواب خانم های مدگرا را نخواهد داد و به ناچار به فکر فریبا نمودن چشم های خود با مصرف برخی مواد مخدر یا محرک صنعتی توصیه شده در آرایشگاهها یا سایتهای معاند و یا مانکن شدن و لاغری برای دلربایی نامحرمان هوس باز خواهند افتاد که فرجامی تلخ و ناخوشایند به دنبال خواهد داشت .

صرف هزینه های بسیار گزاف در سطح کلان برای خرید البسه رنگارنگ و نامناسب ، تغییر مد ، اسراف علنی ، خرید لوازم جانبی ست شده مانند کیف و کفش و گردنبند ، شال ، کیف موبایل ، کفش ، پابند و چندین قلم دیگر ، توسط دختران و زنان ایرانی ( و بعضا" پسران آرایشکرده ) ، باعث نگرانی است و این مبالغی که می شد با آن دهها کارخانه برای رفع بیکاری ساخت، بلای جان افراد دارای احساس حقارت شده که می خواهند خود را در خیابانها یا مجالس به نامحرم نشان داده و به اصطلاح حال کلاس گذاشتن کذایی آن را ببرند !

بهانه برخی کارشناس نما های کم مطالعه و غیر مذهبی که به "حرف مفت زدن" در قالب یادداشت ، مصاحبه ، کامنت گذاری ، پست گذاشتن وبلاگها و غیره عادت کرده اند نیز قابل توجه است  اینکه برای ترویج حجاب و عفاف فقط باید به فکر فرهنگ سازی بود ! اما نه زمان شروع آن ، نه طول دوره ، نه ابزار و شیوها و غیره را معرفی نکرده و انگار با ژست کذایی کارشناسی به مسئولان و والدین و خصوصا" هوس رانان و چشم چران ها مجوز بی حجابی و بی حیایی را می دهند تا اینکه بعدا" چه خواهد شد ، فعلا" مهم نیست ! اینکه  بد حجابی در اثر عمومیت پیدا کردن مشروعیت نیز پیدا کند بماند ، که بعد ها دیگر کنترل نخواهد شد !
برخورد سلبی با دو دسته از بد پوششان هنجار شکن ضروری است :
دسته اول :  انگیزه های سادیسمی برخی خانم های بد حجاب و پسران به اصطلاح مدگرا که عمدا" به هنجارهای دینی بی اعتنایی کرده اند باید مد نظر قرار گیرد و مورد تذکر لسانی مردم و پلیس قرار گیرند چرا که آنها برای سایر دختران کودک و نوجوان و پسران به مرور الگو خواهند شد . دسته دوم : رفتارهای مازوشیسمی عده ای دیگر از بدحجابان که تمایلات درونی برای خرید مزاحمت و آزار را دارند نیز یک دهن کجی علنی به مقررات اجتماعی و ارزشهای جامعه است زیرا موجب بد آموزی برای دیگران خواهد شد و حد اقل ضرر این کار آنها ، اباحه گری در سطح جامعه است .

از قدیم گفته اند که  دست شکسته زوال گردن خواهد شد اما ضرر افزایش خانم های بد حجاب خود شیفته و خیابانگرد به انواع اختلالات و بیماریهای روانی که حداقل آن افزایش استرس و اضطراب و سپس افسردگی خواهد بود بر گردن خانواده ها و سپس جامعه خواهد افتاد و حکومت باید انواع هزینه های ناشی از این بی عفتی و بی حیایی را بپردازد و جبران برخی اتفاقات مانند درگیری های خیابانی ، قتل های ناموسی ، طلاق ، افزایش سوء ظن های خانوادگی ، اعتیاد، خود کشی ناشی از شکست های عشقی و یا عدم تایید از سوی ولگردان هوس ران بسیار سنگین خواهد بود .

از سوی دیگر مسئولان دانشگاهها و مدارس و ادارات نباید اجازه دهند تعداد معدودی از دختران و زنان با وضع نامناسب و بزک کرده و رنگ و روغن مالی شده در آن محیط ها حضور یابند که ضمن تذکر لسانی و راهنمایی و سپس تذکر کتبی و با قاطعیت از این موضع قانونی ، به حق و خواسته اکثریت مردم و والدین دفاع کنند تا از میزان آلودگی های بصری در محیط دانشگاهها ، ادارات ، شرکت ها و معابر عمومی کاسته شود .

اینکه عده ای می گویند رعایت حجاب یک امر شخصی است و اجباری در آن نیست و با ترفند و مکر حیله گرانه به قرآن کریم " لا اکراه فی الدین" متوسل می شوند ،  یک حقه بازی ،  یاوه گویی و سخن بی ارزش و دیکته شده از برنامه های ماهواره ای بیگانه و اتاق های فکر غربی ها بر علیه اسلام و قرآن است ، این بد حجابی و گردش در شهر مانند عروسک های تزئین شده مخصوص بازی و سر گرمی ، هزینه های زیادی را بر مردم تحمیل خواهد کرد ، اشتغالات ذهنی و مسموم و انحرافات جنسی را ایجاد خواهد کرد ، به ارزشها حمله می کند ، جوانان را از کار و زندگی عقب انداخته ، میلیون ها ساعت از وقت همان دختران و زنان به طمع خرید نگاههای هوس آلود نامحرمان جلوی آینه های سپری خواهد کرد .
جوانی که باید به دنبال درس و کار و نو آوری باشد ، باید در کوچه و خیابان منتظر انواع آلودگی های بصری نا خواسته باشد و نشخوارهای فکری زیادی برایش ایجاد و انواع آسیب های اجتماعی نیز به دنبال آن در جامعه اشاعه یابد که توان زیادی را از مردم خواهد گرفت و این یعنی حمله به حرکت برای پیشرفت و توسعه مملکت ، یعنی عمل در راستای پروتکل صهیونیستها که مایلند مردم کشورهای مسلمان در گرداب  لهو و لعب و آرایش و دامن های کوتاه فرو روند  و به دنبال استکبار ستیزی و تولید و کار نباشند ...
به نقل از : بیجار بام ایران

برچسب‌ها: بد حجابی, حیا, عفت, رهکار, قرآن

 

 

 

زینت زن=حفظ حجاب((Hejab pix))+عکس+پوستر


حجاب در کاروان راهیان نور در منطقه شلمچه

کاروان راهیان نور در منطقه شلمچه

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++



*****************************


برچسب‌ها: راهیان نور, با حجاب, حجاب, دختر, چادر

 

 

زینت زن=حفظ حجاب((Hejab pix))+عکس+پوستر حجاب و عفاف

 


رعایت حجاب بهترین راه ترویج عفت است

رئیس اداره تبلیغات اسلامی شهرستان سمنان گفت: رعایت حجاب و پوشش اسلامی بهترین راه ترویج عفت است.
++++++++++++++++++++++++++++++

حجت الاسلام یدالله تقوی نیا در جلسه حجاب و عفاف شهرستان سمنان در محل فرمانداری این شهر، ضمن تاکید بر اینکه رعایت حجاب بهترین راه ترویج عفت است، افزود: حجاب عامل گسترش ارزشهای دینی، تامین کننده سعادت افراد و منشا نزدیکی به خداوند است.


وی تصریح کرد: اسلام برای ارتباط بین زن و مرد حجاب و حریم هایی را قرار داده است تا از این طریق فضای جامعه سالم و از هر گونه عوامل تحریک کننده ای که باعث معصیت شود، مبرا باشد.

تقوی نیا با اشاره به اینکه حجاب شرط لازم برای رسیدن به عفاف است، اظهار داشت: باید در گفتار، کردار، نگاه و سایر حرکات و رفتار هم عفت داشت.


رئیس اداره تبلیغات اسلامی شهرستان سمنان با بیان اینکه حجاب و پوشش اسلامی بهترین راه ترویج عفت است تصریح کرد: حجاب عامل گسترش ارزشهای دینی، تامین کننده سعادت افراد و منشا نزدیکی به خداوند است.


این جلسه با حضور مدیران دستگاه های فرهنگی به منظور برنامه ریزی اجرای برنامه های فرهنگی و تاکید بر اجرای برنامه هایی با موضوع عفاف و حجاب، در فرمانداری سمنان برگزار شد.


منبع : پایگاه خبری حجاب


برچسب‌ها: حیا, عفت

رعایت حجاب + ازدواج = خوشبختی

اینجا غرب نیست که جوانان فقط معضل مسائل جنسی داشته باشند، اینجا ایران است؛ کشور جوانان مسلمان و برای جوان مسلمان بسیار مهمتر از رفع غرایز جنسی، حفظ ایمان و بارورتر کردن آن است.


اما امروزخیابان ها درس شهوت می دهند. غرایز را بارور و روح انسان را کوچک می کند. روح را سنگین می کنند تا مبادا اوج بگیرد. مگر نه اینکه تفاوت انسان و حیوان در داشتن روح انسانی است؟ یعنی همان چیزی که امروز جزو بی ارزش ترین ها است! 


امروز برای ضرباتی که به جسم می زنند دیه تعیین می کنند اما برای هزاران ضربه ای که روزانه به روح انسان وارد می شود چاره چیست؟

چقدر تلخ است روزهایی را که برای نزدیک شدن به خداوند باید سپری کنیم باید بگذاریم برای رام کردن غرایزی که همین اجتماع آنان را سرکش کرده است!

چقدر تلخ است که متأهلین باید برای حفظ زندگی هایشان این روزها بسیار تلاش کنند!

قیمت دیه جسم خاکی مان روز به روز بالاتر می رود اما آیا روحمان انقدر بی ارزش شده است که حتی نمی توانیم اعتراض کنیم به ضربه هایی که هر روز در اجتماع می خوریم؟

با وجود تبعات دردناک بی حجابی دلیل این همه پافشاری برای تکرار عملی اشتباه چیست؟


امروز بدحجاب ها بی رحم ترین قشر اجتماع هستند؛ چه خود بدانند و چه در غفلت باشند، فرقی نمی کند. چراکه اثر بی حجابیشان امروز گریبانگیر عده بی شماری می شود و همه واقف به اهمیت حق الناس هستیم.


تنها راه حل منطقی برای رفع این معضلات اساسی، رعایت حجاب از طرفی و ازدواج از سوی دیگر است. این نسخه تنها مخصوص مسلمانان نیست بلکه بالا رفتن میزان افسردگی و ناهنجاری های بیشمار اجتماعی و موج بازگشت به عفاف در اروپا و آمریکا، نشان می دهد حجاب امری فطری و ضروری است، ازدواج جوانان نیز هم.


با دخل و تصرف از وبلاگ : حجاب